دانشجوی دکتری علوم قرآن و حدیث، دانشگاه قرآن و حدیث
چکیده
یکی از دانش های تعیین کننده در قلمرو قرآنپژوهی بهویژه تفسیر قرآن کریم، ادبیات عرب است. مقالۀ حاضر، کاوشی نظری به روش توصیفی ـ تحلیلی و کتابخانه ای است که برای تبیین نقش ظرافت های ادبی علامه در المیزان سامان یافته و در مقام پاسخگویی به این پرسش است که سهم ادبیات در المیزان نسبت به سایر تفاسیر چه اندازه است و چه تفاوتهایی با سایر تفاسیر از لحاظ ادبی دارد؟ پژوهشگر از رهگذر پردازش دادهها، به این نتیجه رسیده است که علامه در مواجهه با قواعد ادبی، شیوۀ خاص به خود را دارد که در اکثر تفاسیر دیگر این روش وجود ندارد. ایشان با روش هدفمحور به قواعد ادبی می نگرد و تلاش می کند این قواعد را در خدمت فهم صحیح قرآن به کار گیرد. ایشان با استنباط نکات ظریف ادبی، نگاهی متفاوت از دیگران و قابل فهم تر به تفسیر ارائه می کند.